حال این روزهای من را
اشک می فهمد فقط...
حال این روزهای من را
اشک می فهمد فقط...
زندگیِ سخت، خوب است
چون خوب می فهمم
که سخت به تو محتاجم...
ای روشنی صبح
به مشرق برگرد
ای ظلمت شب
با منِ بیچاره بساز...
خدای خوبم
بخاطر همه نداده هایت سپاس؛
که در نداده هایت، بیشتر و بیشتر دادی...
تنهایی
را
به تنهایی
به دوش می کشم...
گاهی وقت ها نمی خواهی
و نمی شود
گاهی می خواهی
و نمی شود
همیشه خواستن، توانستن نیست...
چشم هایت را ببند
دست هایت را باز کن
پرواز کن
وقتی سبک باشی
و بی بار
اوج خواهی گرفت...
از کوه ها بالاتر
از دریاها خروشان تر
از ابرها لطیف تر
روح خسته ی بی قرارم
بعضی آدم ها نه لباس فاخری دارند، نه شهرتی، نه مقامی، نه ...
ولی بدجور جذبت می کنند
بیشتر مردم به آنها توجهی ندارند، چون جلوه های دنیایی ندارند
اما یک چیزی دارند که ناخواسته تو را به خود جذب می کنند
چیزی که گاهی که روحت غبار گناه نگرفته باشد خوب درکش می کنی و گاهی همه نمی فهمی اش
آن چیز "نور" است: نور پاکی و ایمان
گاهی در چهره کودکان می بینی اش،
گاهی در چهره برخی پیرمردها
گاهی ...